ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شراب شیره ی انگور خواهم
حریف سرخوش مخمور خواهم
مرا بویی رسید از بوی حلاج
ز ساقی باده ی منصور خواهم
ز مطرب ناله ی سرنای خواهم
ز زهره زاری طنبور خواهم
چو یارم در خرابات خراب است
چرا من خانه ی معمور خواهم ؟
بیا نزدیکم ای ساقی ، که امروز
من از خود خویشتن را دور خواهم
اگر گویم مرا معذور می دار
مرا گوید : ترا معذور خواهم
مرا در چشم خود ره ده که خود را
ز چشم دیگران مستور خواهم
یکی دم دست را از روی برگیر
که در دنیا بهشت و حور خواهم
اگر چشم و دلم غیر تو بیند
در آن دم چشم ها را کور خواهم
ببستم چشم خود از نور خورشید
که من آن چهره ی پرنور خواهم
چو رنجوران دل را تو طبیبی
سزد گر خویش را رنجور خواهم
چو تو مر مردگان را می دهی جان
سزد گر خویش را در گور خواهم
مولانا