ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آن لحظه ی شگرف را به یاد دارم
در مقابلم ظاهر شدی
چونان رویایی کوتاه
چونان روحی نیک و ناب
و من غرق در اندوه نومیدی
گمگشته در هیاهوی بلند دنیا
طنین صدایت را شنیدم
و گاه سیمای زیبایت را به خواب دیدم
سال ها گذشت
تندبادهای سهمگین و ویرانگر
درهم نوردید رویای مرا
آوای پر مهرت را از یاد بردم
و نیز رخسار زیبایت را
و من غرق در انزوای تاریک خود
و روزهای کند و ملال آوری که طی شد
بی هیچ شکوهی ، الهامی
بی هیچ حیاتی ، اشکی ، بی عشق
ناگاه روحم بیدار شد
و دگر بار تو در مقابلم پدیدار گشتی
چونان رویایی کوتاه
چونان روحی نیک و ناب
قلبم از شوق تپیدن گرفت
وجودم آکنده از شور و شادمانی
شکوه و الهام
و اشک و زندگی و عشق
الکساندر پوشکین
مترجم : مستانه پورمقدم