ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
عطر صدای تو
تلفن را برداشته
عطر صدای تو دلتنگم میکند
انگار پرتقالی را که بارها چیدهام
بچینم
و منتظر باشم
عدهای برای شکستن شاخههایم بیایند
صدای تو
پونهی خشک است در دستانم
که هرچه بیشتر خردش می کند
بیشتر عطرش زندگی را برمیدارد
تو از همه به من نزدیکتر بودی
و رفتنت مرا از همه غمگینتر کرد
به من بگو آخرین شاخه چطور میشکند ؟
دهانم را از کدام جمله پر کنم
که وقتی دیدمت
به کار بیاید
دهانِ یک ناودان
مگر جز باران با چیز دیگری هم پر میشود ؟
تنهایی
زنگ زدنِ آهن است
در اشکال متفاوت باران
من که آدم آهنی نبودم
چرا این همه پوسیدم
عطر صدای تو
تلفنی که یکبار صدایت را شنیده
برداشته بود
تو تلفن را برده بودی
با ته ماندهی صدایت
و چیزی به نام شنیدن نبود
صدایت را بردهای
و می ترسم میان این همه غریبه
انگار درخت سیبی هستم
که میان باغ آلبالو کاشته اند
سیدرسول پیره