ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جایی که تو ایستادهیی
شبیهِ پایانِ کدام داستان است؟
هنوز برای فراموش کردنِ تو
راههایی طولانی وجود دارد
حتی یک گام از اینجا برنمیدارم
پایانِ داستانِ ما در دوردستهاست
و از جایی که تو ایستادهیی
یکیدو قسمت از دورترها دیده میشود
داستانمان ادامه دارد
غروبِ آفتاب تنها با تو
اما هرگز خسته نشو
از جایی که تو ایستادهیی
سالهای زیادی تا شب مانده است
نگاه به دورها نتیجهیی ندارد
نجاتدهندهیی که از دورترها میآید کیست ؟
همه دروغ است
اگر بهجایی برسم که تو ایستادهیی
فقط به پاییندستِ غروب قسم خواهم خورد
ابوالفضل پاشا
مترجم : ثریا خلیق خیاوی
شروع عشق مان
مانندِ درختی بدون سایه است
تو را باید از برگها بپرسم
فقط وقتی
زیر گام ها می افتند
حرف میزنند
درختان اگر خسته باشند
از ایستادن نیست
آز انتظار است
چشم به راه دوخته اند
اما چه خبری ؟ از چه کسی ؟
به حیرت افتاده ام
برسرِاین برگها چه خواهدآمد ؟
درختان کاش این گونه نمانند
چون راه های مان
خشک میشود
به من بگو
اگر این طور شود
از عشق مان چه خواهد ماند ؟
ابوالفضل پاشا
مترجم : ثریا خلیق خیاوی