ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تو نباشی
آب شدن برفها را فراموش میکنم
نمیدانم آلالهها چه رنگیاند
باران را فراموش میکنم
نوشاخههای تاک را
و چکهها را که گاه در چشمانم
و گاه آواره در ابرهایند
تو نباشی
سرخ را فراموش میکنم
زرد را فراموش میکنم
که گاه رنگ دشواری نان
و گاه رنگ روبانیست که میان گیسوانت داری
تو نباشی دُرناها را فراموش میکنم
نمیدانم از کدام سو میآیند
و به کجا میروند
دریا و آبیها را
فراموش میکنم
مِه را فراموش میکنم
که گاه من در آن گم میشوم
و گاه تپههای بابونه
تو نباشی یک فصل کم خواهم داشت
یک سال دیرتر به دیار آفتابگردانها میرسم
و یک عمر تنها خواهم ماند
تو نباشی
سرخ را فراموش میکنم
که گاه بر تن زخمی توست
و گاه نقش بسته بر پرچمِ دستهایمان
علی رسولی